... مهرسا تعبیر یک خواب

... لحظه های به یاد ماندنی

1392/9/18 18:08
نویسنده : شیدا و مرتضی
310 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب من و بابایی رفتیم بازار که برای دختر عزیزمون بالشت سفارش بدیم - دفترخاطرات مخصوص خاطرات خودش بخریم وسپس بریم خانه ی عمو امین

که خوشبختانه کارهامون طبق روال پیش رفت

و امروزم رفتیم جمعه بازار و یک سری وسایل پلاسکو برای بعد از زایمان مامان خریدیم 92/09/08

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ریحانه ترجانی
8 آذر 92 13:50
سلام ان شاله به سلامتی دنیا بیاد چه کار خوبی میکنید این لحظات قشنگ رو ثیت مینید. حتما بزرک شه از دیدن و خوندنش لذت میبره. حتما برای آینده این عسل شیرین برنامه ریزی هایی کردید. من هم یه پیشنهاد دیگه هم دارم.بیمه تامین آتیه..که وقتی به سن جوونی رسید یه سرمایه ایی آماده داشته باشه..اگر دوست داشتید اطلاعات بیشتر داشته باشید از طریق ایمیل یا تلفن با من تماس بگیرین. خوشحال میشم اطلاعاتمو بتونم منتقل کنم تا یه تصمیم خوبی برای اینده این کوچولو بگیرید 09123351180. 66927015 ریحانه ترجانی
شاهپرک
14 آذر 92 14:37
به به .سلام به مامانی مهرسا.تبریک می گم.بالاخره مهرسا جان هم وبلاگ دار شدانشالله که همیشه خاطره های خوب وخوشش اینجا ثبت بشه. نی نی گل زودتر بیا دیگه دلمون آب شد برای دیدنت.